سلام برماه محرم
این روزها همه چیزو همه کس حال وهوای محرم رو داره.شهر لباس سیاهش رو به تن کرده،درختان هم انگار با ریختن برگهایشان غم بزرگشان را نشان می دهند. دیشب از گوشه گوشه ی شهر صدای روزه وروزه خوانی میومد.تصمیم گرفتیم بریم بیرون دسته های سینه زنی روببینیم.حس فوق العاده عجیبی داشتم.مداحی ها رو که گوش میدادم کاملا میتونستم کربلا وتمام اتفاق هارو ببینم وغم ورنج ربابه برای از دست دادن جگرگوشش،حضرت زینب برای ازدست دادن عزیزانش وحضرت رقیه(ع)وتمام کسانی که شاهد پرپر شدن عزیزانشان بودندرو از اعماق وجودم لمس وحس کنم. مظلومیت امام حسین(ع)ویارانش در طفل شش ماهه ی ربابه خلاصه میشه.واقعا سخته وفکرشو میکنم میبینم از توان واراده ی من دوره که بتونم یه...
نویسنده :
مامان یسنا
21:53