یسنا یسنا ، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 4 روز سن داره

یسنا همه زندگی

یسنا وواکسن18ماهگی.

سلام عرضم به حضورتون 30بهمن یسنا باید واکسن 18 ماهگیش رو میزد من چون ازبچگی از امپول میترسیدم ومیترسم برای واکسن یسنا خیلی استرس داشتم تا اینکه صبح دوشنبه ساعت 9 رفتیم با یسنا برای واکسن اول رفتیم برای چکاپ.قدش 77.وزنش8.200.دورسرش از یکسالگی44.5.وای نوبت به واکسن رسید از استرس در حال مرگ بودم.نمیدونستم دوتاست دکتر وقتی بهم گفت بدنم یخ زد اول قطره داد که همشو دادبیرون.واکسن رو داشت اماده میکرد یسنا گفت(مامان بیم)دکتر گفت فکر کنم بو برده به دستش زد ویسنا دوباره گفت(ددکرد:یعنی درد کرد)بعد خوابوندمش رو تخت برای واکسن پاش دکتر امپول رو زد ویسنا در اوج جیغ زدن گفت(عموووددکرد)خلاصه جیگر دکتر رو کباب کرد اومدیم خونه نذاشت کمپرس کنم وپاهاش سفت شد و-...
4 اسفند 1391

" دوستت دارم ! "

میدوارم روزی بتوانم بهترین شعر زندگیم را برای تو بسرایم و تقدیم تو کنم گرچه که یقیین دارم که می دانی نه تنها اشعارم که تمام هستی ام وجودم تقدیم به توست تو الهام بخش بهترین ابیات شعرهای منی وقتی اولین سلام نخستین دیدار ملتهب ترین نگاه را به یاد می آورم آن زمان که با نگاهی معصومانه با لبخندی کودکانه و با صداقتی شاعرانه دستهایم را فشردی و آن زمان را که شوق هر روز دیدنم و هر روز دیدنت آرامم می کرد ... آه ! افسوس که چه زود گذشت ! باور می کنی ؟ باور کن که لحظه لحظه اندیشیدن به تو حتی با اینهمه فاصله ...
4 اسفند 1391

به دنبال خدا نگرد

خدا در بیابان های خالی از انسان نیست خدا در جاده های تنهای بی انتها نیست به دنبالش نگرد خدا در نگاه منتظر کسی است که به دنبال خبری از توست خدا در قلبی است که برای تو می تپد خدا در لبخندی است که با نگاه مهربان تو جانی دوباره می گیرد خدا آنجاست در جمع عزیزترینهایت خدا در دستی است که به یاری می گیری در قلبی است که شاد می کنی در لبخندی است که به لب می نشانی خدا در بتکده و مسجد نیست گشتنت زمان را هدر می دهد خدا در عطر خوش نان است خدا در جشن و سروری است که به پا می کنی خدا را در کوچه پس کوچه های درویشی و دور از انسان ها جست و جو مکن خدا آنجا نیست او جایی است که همه شادند و جایی است که قلب شکسته ای نمانده در نگاه پرافتخار مادری است ب...
4 اسفند 1391

دو بوسه ...!!!

  توی یه جمعی یه پیرمردی خواست سلامتی بده گفت : می خورم به سلامتی 2 بوسه !! بعد همه خندیدن و هم همه شد و پرسیدن حالا بگو کدوم 2 بوسه ؟!! گفت : اولیش اون بوسه ای كه مادر بر گونه بچه تازه متولد شده میزنه و بچه نمی فهمه ! دومیش اون بوسه ای که بچه بر گونه مادر فوت شدش میزنه و مادرش متوجه نمیشه ....       ...
18 بهمن 1391

......

زن عشق می كارد و كینه درو می كند... دیه اش نصف دیه توست و مجازات زنایش با تو برابر... می تواند تنها یك همسر داشته باشد و تو مختار به داشتن چهار همسرهستی.... برای ازدواجش ــ در هر سنی ـ اجازه ولی لازم است و تو هر زمانی بخواهی به لطف قانونگذار میتوانی ازدواج كنی... در محبسی به نام بكارت زندانی است و تو... او كتك می خورد و تو محاكمه نمی شوی... او می زاید و تو برای فرزندش نام انتخاب می كنی... او درد می كشد و تو نگرانی كه كودك دختر نباشد...  او بی خوابی می كشد و تو خواب حوریان بهشتی را می بینی...  او مادر می شود و همه جا می پرسند نام پدر ...... دکتر علی شریعتی ...
18 بهمن 1391

این روزهای لعنتی!

  پیش اومده یه روزی دوست داشته باشید بچه تون تا ظهر بخوابه؟ و از هر صدایی که نشون دهنده امکان بیدار شدن ش باشه ناراحت بشید؟!   تو اون صبح، مقصر این حس شما هستید یا بچه ای که افتاده رو دور نق نق و گریه و داد و قال؟! شما توان تون کمه و اعصاب مصاب درست و حسابی ندارید یا بچه چون یک ماه همه چی بر وفق مرادش بوده و لی لی به لالاش گذاشته شده تحمل نه شنیدن نداره؟ دیدید تو این روزا آدم احساس می کنه بدبخت دو عالمه؟ بدترین مادر روی زمینه؟! و اینکه همه کارهایی که کرده غلط بوده... تو این روزها آدم بیشتر از هر حسی، حس بی کفایتی داره! لعنت به این روزا که آدم توش خودش را گم می کنه...سرنخ زندگی انگار از دست آدم در می ره! ...
18 بهمن 1391