یسنا وواکسن18ماهگی.
سلام عرضم به حضورتون 30بهمن یسنا باید واکسن 18 ماهگیش رو میزد من چون ازبچگی از امپول میترسیدم ومیترسم برای واکسن یسنا خیلی استرس داشتم تا اینکه صبح دوشنبه ساعت 9 رفتیم با یسنا برای واکسن اول رفتیم برای چکاپ.قدش 77.وزنش8.200.دورسرش از یکسالگی44.5.وای نوبت به واکسن رسید از استرس در حال مرگ بودم.نمیدونستم دوتاست دکتر وقتی بهم گفت بدنم یخ زد اول قطره داد که همشو دادبیرون.واکسن رو داشت اماده میکرد یسنا گفت(مامان بیم)دکتر گفت فکر کنم بو برده به دستش زد ویسنا دوباره گفت(ددکرد:یعنی درد کرد)بعد خوابوندمش رو تخت برای واکسن پاش دکتر امپول رو زد ویسنا در اوج جیغ زدن گفت(عموووددکرد)خلاصه جیگر دکتر رو کباب کرد اومدیم خونه نذاشت کمپرس کنم وپاهاش سفت شد و-...
نویسنده :
مامان یسنا
20:23