10ماهه شدم
١٠ ماهه شدی یعنی ١٠ ماهت تموم شده عزیزم
عزیزم...
١٠ ماهه که همنفسم شدی
چراغ خونم شدی
گل گلخونم شدی
همزبونم شدی
خلاصه همه چیزم شدی...
بدون تو یه کویرم پراز سراب
یه بوتم پراز خار
یه تشنم بدون اب
خلاصه کلام هیچم هیچ...
شبا وقتی میخوای بخوابی دستای کوچیکت رو میندازی دور گردنم وصورتت رو میچسبونی بهم به طوری که نفسهات رو میشنوم برام مثل یه ملودی میمونه ....ملودی زندگی....صدای قشنگ قلبت برام بهترین اهنگه وچقدر برام لذت بخشند برای داشتن تو به خودم میبالم به خودم میبالم که خداوند تبارک به من لقب مادر داده ومنو نگاهبان تو قرار داده وازش سپاسگذارم.
صبح که از خواب بیدار میشی میای جلو صورتم وبا صدای بلند میگی دَیعنی دالی ووقتی بیدار نشم دستت رو رو صورتم میکشی میگی نااانااایعنی ناز ووقتی چشمام رو باز میکنم لبخند زیبات رو که بهم انرژی میدی ونوید یه روز از روزهای زیبای خدارو میده میبینم
ادامه ی روز باتو همیشه همراهه با خنده هات با گریه هات با بازیهات با بی حوصلگیهات با جیغ زدنات با همه چیز خوب وبدت البته برای من همیشه خوبی خوب
اغاز زندگی باتو یعنی داشتن بهترین دقایق