یسنا یسنا ، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 28 روز سن داره

یسنا همه زندگی

آب بازی؛ راهی برای ایجاد خلاقیت در کودک

آب بازی؛ راهی برای ایجاد خلاقیت در کودک   کودکان آب بازی را بسیار دوست دارند از این طریق می توان مفاهیم و مطالب بسیاری را به آنها آموخت و موجبات رشد مهارت ها و توانایی های مختلف آنها را فراهم ساخت. بازی با آب یکی از بهترین، اساسی ترین و لذت بخش ترین کارهایی است که کودکان انجام می دهند. آب جذبه ای سحرآمیز برای آنها دارد. کودکی که با آب بازی می کند، در حال یادگیری علت و معلول گرما و سرما، جاری شدن و فرو رفتن در زمین است. این کودک پس از آنکه به عنوان موجودی کوچک در دنیایی بزرگ، یک روز سخت را پشت سر گذاشت، با آب بازی آرامش می یابد. آب بازی باعث تسکین عصبانیت های کودک شده و کودک از طریق آن از ناراحتی ها، فش...
12 تير 1391

10ماهه شدم

١٠ ماهه شدی یعنی ١٠ ماهت تموم شده عزیزم عزیزم... ١٠ ماهه که همنفسم شدی چراغ خونم شدی گل گلخونم شدی همزبونم شدی خلاصه همه چیزم شدی...     بدون تو یه کویرم  پراز سراب  یه بوتم  پراز خار یه تشنم  بدون اب خلاصه کلام هیچم  هیچ...     شبا وقتی میخوای بخوابی دستای کوچیکت رو میندازی دور گردنم وصورتت رو میچسبونی بهم به طوری که نفسهات رو میشنوم برام مثل یه ملودی میمونه ....ملودی زندگی....صدای قشنگ قلبت برام بهترین اهنگه وچقدر برام لذت بخشند برای داشتن تو به خودم میبالم به خودم میبالم که خداوند تبارک به من لقب مادر داده ومنو نگاهبان تو قرا...
27 خرداد 1391

جبرانیها...یسنا...

سلام مجدد... با تاخیر روز پدر ومرد رو به پدران مهربان تبریک میگم      پدرم          به یمن لطف تو بختم بلند خواهد شد          سرم به خاك رهت ارجمند خواهد شد          لبی كه زمزمه درد می كند شب و روز          به یمن روی تو پر نوشخند خواهد شد     روزت مبارک .       حالا بگم واستون از کارای یسنا....   یسنا بعداز مریضیش خیلی بد شده وابستگیش به من ب...
19 خرداد 1391

عزیزمی

سلام به قولم وفا کردم وچندتا عکس از یسنا اماده کردم... اگه عکسها کیفیت نداره به بزرگواریتون ببخشید... دوستون دارم  یسنا لالا داره چی داری میخوری؟نخووووور یسنا نا نای میکنه گفتم که میره تو میز تلویزیون دالیییییی دوست دارم عزیزدلم ...
17 خرداد 1391

سلام عزیزانم

سلام دوستان گلم  ممنونم ازاینکه تو این مدت از احوالات من ویسنا میپرسیدید وبازم سپاسگذارم به خاطر همه چیز وعذر خواهی میکنم به خاطر تاخیرم ... عرض کنم خدمت دوستان گلم که وبلاگ یسنا به خاطر نرم افزار جدیدی که نصب کرده بودم دچار مشکل شده بود ومن نمیتونسم وارد بخش مدیریتی وبلاگ بشم. امیدوارم پوزش منو بپذیرید.. در اولین فرصت عکسهایی از یسنا میگیرم وبراتون میزارم... بازم سپاسگذارم ...
17 خرداد 1391

یسنا روزلا گرفته...

سلام... نگرانی ها برطرف شد... 1شنبه شب تب یسنا قطع شد وصبح 2شنبه که از خواب بلند شدم حالش خوب بود ورفتم خونه ی مامانم...بعداز چند ساعت دیدم صورت یسنا چندتا دونه داره وفکر کردم پشه زدتش تا اینکه بعداز ظهر دیدم بیشتر شده مامان وبابام گفتن عرق جوشه چون تب بالا داشته واسه همین اینطوری شده اما غروب یدم صورتش پر شد وبدنش هم پر شده از این دونه ها وچون دکتر بهم گفته بود اگه بدنش دونه زد یا اسهال شد سریع بیارش پیش من منم زنگ زدم ویسنا رو بردم ببینتش..من فکر میکردم سرخجه گرفته چون علایمش خیلی شبیه بود..ولی دکتر ش گفت این بیماری جدیده وروزلا نام داره وفقط بین بچه ها شایع..وتنها فرقش باسرخجه اینه که سرخجه دونه هاوتب باهم همراهند وروزل...
2 خرداد 1391

مریضی.....

سلام دوستان گلم ... از جمعست یسنا مریض شده تب شدید .. تب زیادش باعث شد من بعداز ظهرش یسنا رو ببرم درمانگاه ودکتر بعداز معاینه گفت که یه سرما خوردگی جزییه وبراش فاموکس بی دی ولوراتادین نوشت با استامینوفن... شب تبش شدیدترشد وهرچی استامینوفن میدادم تاثیری نداشت ویسنا حسابی بیتابی میکرد تا اینکه  تقریبا ساعت 1 نیمه شب تبش قطع شدوخوابید... شنبه ساعت 7 صبح دوباره تبش شروع شد واستامینوفن دادم وبرای متخصص وقت گرفتم... با اینکه تب داشت ولی سرحال بود وکل مطب رو رو سرش گذاشته بود ... وقتی رفتیم پیش دکتر ومشکل یسنا رو براش توضیح دادم بعداز معاینه گفت اثری از سرماخوردگی نیست گوشش هم سالمه وبعداز چند سوال براش ازمایش خون وادر...
1 خرداد 1391

تشکر

  از تمام دوستان گلم به خاطر تبریک روز مادر سپاسگذارم وبراتون ارزوی موقیت دارم دوستون داریم.... وبه داشتن دوستان گلی چون شما به خودم میبالم.. سایتون مستدام... ...
25 ارديبهشت 1391

مادرم روزت مبارک

مادرم روزت مبارک... باغبان هستی: مادر، ای لطیف ترین گل بوستان هستی، ای باغبان هستی من، گاهِ روییدنم باران مهربانی بودی که به آرامی سیرابم کند. گاهِ پروریدنم آغوشی گرم که بالنده ام سازد. گاهِ بیماری ام، طبیبی بودی که دردم را می شناسد و درمانم می کند. گاهِ اندرزم، حکیمی آگاه که به نرمی زنهارم دهد. گاهِ تعلیمم، معلمی خستگی ناپذیر و سخت کوش که حرف به حرف دانایی را در گوشم زمزمه می کند. گاهِ تردیدم، رهنمایی راه آشنا که راه از بیراهه نشانم دهد. مادر تو شگفتی خلقتی، تو لبریز از عظمتی؛ تو را سپاس می گویم و می ستایمت.   خشم لبریز از مهربانی: مهربانی و لطافت مادر را بارها یاد کرده ایم و ستوده...
22 ارديبهشت 1391